به گزارش قدس آنلاین در برنامه تیرماه، سیدعلی میرافضلی آغاز علاقهمندی خود به شعر را، ابتدای نوجوانی عنوان کرد و گفت: در سال 61 و هنگامی که سیزده سال داشتم، با شعر بخصوص شعر کلاسیک و دوبیتی و رباعی آشنا شدم. در ابتدا بیشتر اشعار حافظ را میخواندم و پس از آن، در کتابها و جنگهای شعر حوزه هنری که به نام جنگ های سوره منتشر می شد و به شهر ما، مس سرچشمه کرمان ، هم میرسید، با اشعار جدیدتر آشنا شدم و این کتابها تأثیر به سزایی در ورود من به عرصه شعر داشتند.
میرافضلی درباره کتابهایی که بیشترین تأثیر را بر او داشتند، گفت: یادم میآید که آن زمان از طریق پست، دو کتاب «همصدا با حلق اسماعیل»، سروده سیدحسن حسینی و « درکوچه آفتاب»، سروده قیصر امینپور را سفارش دادم و هنگامی که آنها را مطالعه کردم، دریچههای تازهای از دنیای شعر بر من گشوده شد . سپس نامهای برای مرحوم حسینی فرستادم و یکی از غزلهایم را هم نوشتم و ایشان در پاسخ، با اینکه شعرم از قوت زیادی برخوردار نبود، مرا بسیار تشویق کردند.
او با اشاره به فضای شعری تازه که در آن زمان ایجاد شده بود، گفت: پس از ورود جدی به این عرصه، به انجمن شعر رفسنجان و کرمان رفت و آمد میکردم و خوشبختانه از شعرم بسیار استقبال شد. با توجه به همین فضای تازه نیز، همواره برای شرکت در کنگره و جشنوارههای سراسری، مرا به عنوان نماینده شعر استان به این مراسم میفرستادند و همین امر، موجب ارتباط و آشنایی با دیگر شاعران کشور شد.
این شاعر اظهار کرد: در سال 67، هنگامی که وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شدم، فصل جدیدی در تجربه شعری من آغاز شد. این تجربه شامل آشنایی نزدیک با مرحوم قیصر امینپور و آقای بیوک ملکی بود که با هم به دفتر سروش نوجوان رفت و آمد میکردیم.
او با اشاره به تاثیر قیصر امینپور در سبک شعرش، گفت: پس از آشنایی با مرحوم امینپور، آهسته آهسته به سمت شعر نو پیش رفتم و نکتهبینی و کلید دادنهای ایشان در شعر، بسیار ذهن مرا باز کرد. همچنین، کتاب اولم با عنوان «تقویم برگهای خزان» به پایمردی دکترامینپور در نشر زلال چاپ شد.
میرافضلی ادامه داد: پس از یک وقفه دو ساله که به دلیل خدمت سربازی در شعرم ایجاد شد، بیشتر به کار پژوهش علاقهمند شدم و در سالهای 76 تا 82 به پژوهش در زمینه رباعی پرداختم. پس از آن دوباره به دنیای شعر برگشتم و بقیه کتابهایم حاصل دست و پا زدن در همین سالهای شاعریام هستند. بیشتر شعرهایم در قالب نیمایی است و فکر میکنم این قالب هنوز بسیار حرف برای گفتن دارد و ظرفیت آن باعث شده است که کماکان در این قالب شعر بگویم. شاید بتوان گفت که کمکم غزل را فراموش کرده و با شعر نیمایی انس گرفتهام.
با توجه به پژوهش گستردهای که سیدعلی میرافضلی درباره رباعی و وزن آن انجام داده است، به گفته پژوهشگران این حوزه، مرجعی معتبر محسوب میشود که بدون استناد به آنها، هر تحقیقی در این زمینه، ناقص خواهد بود.
از آثار سیدعلی میرافضلی میتوان به «تقویم برگهای خزان» (۱۳۷۳)، «گنجشک ناتمام» (۱۳۸۳)، «دارم به ساعت مچیام فکر میکنم» (۱۳۸۶)، «خواب گنجشکها» (۱۳۸۹)، «آهستهخوانی» (۱۳۹۱)، «مرا مینویسی» (۱۳۹۴) و «کارنامه تبر» (۱۳۹۷) اشاره کرد.
در نشست هشتم شیرازه شعر که به دبیری محمد رمضانیفرخانی برگزار میشود، ساعد باقری، سهیل محمودی، بیوک ملکی، احمد نادمی، فاطمه سالاروند، مرتضی کاردر، امید مهدینژاد و سیداکبر میرجعفری و شاعران و علاقهمندان دیگر حضور داشتند.
۲۶ تیر ۱۳۹۸ - ۱۶:۳۵
کد خبر: ۶۶۳۹۰۵
هشتمین نشست شیرازه شعر که سهشنبههای آخر هر ماه در خانه شاعران ایران و به همت دفتر شعر جوان برگزار میشود، به شعرخوانی و بیان تجربههای شعری سیدعلی میرافضلی اختصاص داشت.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
نظر شما